مقدمه
از ضرورت های عصر جهانی شدن، نیاز به آموزش و پرورش در قرن بیست و یکم و تعلیم وتربیتی است که افراد جامعه را برای رویارویی با چالش های زندگی در حال تغییر و غیر قابل پیش بینی آماده سازد، یکی از مهمترین چالش های عصر جهانی شدن در سطح کلان، نفوذ پذیری مرزها و انتشار بی حد و مرز پیام های رسانه ای در جوامع است و در سطح خرد نیز دیگر، دیوارهای منازل چارچوب انحصاری و شخصی شهروندان محسوب نمی شوند بلکـه فضـایی بـرای نفـوذ امـواج رسانهای هستند. در شرایط فوق، چگونه می توان زمینه های شناختی و انگیزشی لازم را در شهروندان ایجاد کرد تا بـه صورت خود انگیخته نسبت به محتوا و عملکرد رسانه ها واکنش نشان دهند و در مواجهه خود با رسانه ها و محتوای آن از راه تحلیل و تعمق، معنا بخشند.(مایرز،7،1386)
سواد رسانه ای
امروزه سواد رسانه ای، مهارتی پر کاربرد و اساسی برای شهروندان عصر فناوری اطلاعات و دیجیتال محسوب می گردد و مخاطبان فعال رسانه ای نقش مهمی در بالا بردن مزیت رقابتی پایگا ه های خبری دارا می باشند . نصیری(1384)
اصطلاح سواد رسانه از برای اولین بار توسط مک لوهان در سال 1965 و با هدف تغییر نگرش مخاطب رسانه مورد استفاده قرار گرفت. پروفسور کاظم معتمدنژاد، سواد رسانه ای را نوعی درک متکی بر مهارت می داند که می توان بر اساس آن ماهیت انواع رسانه ها و تولیدات هر یک را از یکدیگر تفکیک نمود و بر میزان سنخیت پیام محتواها با عدالت اجتماعی قضاوت نمود.
صاحب نظران معروف کانادایی نقطه نظراتی را مطرح کرده اند؛ پات کیپینگ معتقد است: « سواد رسانه ای از شما شهروند بهتری می سازد.» وی در ادامه می افزاید؛ افرادِ دارای سواد رسانه ای به این مسـئله توجـه دارنـد کـه رسانه ها برای انتقال دیدگاه ها، اطلاعات و اخبار بسیار ظریف و پیچیده عمل می کنند. همچنین این افراد می دانند که از تکنیک ها و شیوه های خاصی برای خلق پیام و تحت تاثیر قرار دادن احساسات و عواطف استفاده می شـود .
سواد رسانه ای می تواند تکنیک های هدف گذاری شده را شناسایی کند. افراد دارای سواد رسانه ای مـی تواننـد در ایـن باره بحث و تبادل نظر کنند که چه کسی یا کسانی در رسانه ها ذینفع هستند و چه کسی یـا کسـانی کنـار گذاشـته و نادیده گرفته می شود و به چه دلیل این اتفاق می افتد. افراد دارای سواد رسانه ای منابع مختلف اطلاعات وسرگرمی ها را جستجو می کنند و از رسانه ها بر اساس نیازهای اطلاعاتی خود بهره مند می شوند. آنها مـی داننـد در مواجهـه بـا رسـانه چگونه عمل کنند تا اینکه بخواهند اختیار عمل خود را به رسانه ها واگذار نمایند. از این نظر افراد دارای سواد رسانه ای، شهروندان بهتری هستند.
با توجه به آن چه گفته شد، کارکرد اصلی سواد رسانه ای به عنوان یکی از مهم ترین پدیده های عصر اطلاعات ؛ کمک به مخاطب برای افزایش سطح دانش و اطلاعات و حضور فعالانه در تولید و تفسیر پیام ها تعریف می گردد.
باری دونکان، عضو انجمن سواد رسانه ای کانادا، سواد رسانه ای را پاسخی به حل مشکلات ناشی از رسانه ها می داند . به زعم وی این پروژه بایستی به عنوان بخشی از واکنش های آموزش مدارس نسبت به خشونت و آسیب های رسانه ای درنظر گرفته شود.
دونکان به دلایلی نظیر: نقش مسلط رسانه بر حیات فرهنگی و سیاسی، قدرت بالای خلق مدل های ارزشی و رفتاری توسط رسانه، قابلیت و استعداد رسانه بر تربیت مخاطب منفعل و مجذوب؛ کسب سواد رسانه ای را ضروری می داند.
مطبوعات و خشونت
از جنبة نظر تاریخی انتشار اخبار خشونت آمیز و منازعات جهانی مدتهاست کـه مـورد توجـه قرار دارد. اگر وسایل ارتباط جمعی نبود، سالها طول می کشید تا از جنگ های داخلـی آمریکـا مطلع شویم.
خشونت در مطبوعات؛ عملاً ورود خون به مطبوعات (Une la a Sang ) از سال 1836 میلادی آغاز شد. روزنامة نیویورک هرالد در تاریخ 16 آوریل 1836 گزارشی با مضمون منتشر کرد: “الن جوویـت بـه وسیلة عاشقش کشته شد.” گزارشی که در محل وقوع حادثه تهیه و تمام جزئیات آن از حضـور پلیس در محل و سؤال و جوابهای افراد یادداشت و منتشر شد(kayser,1955:107) .
یکی از نخستین بحث ها و مجادلات در روزنامه، به زمان ریاست جمهوری آبراهام لیـنکلن(Lincoln (Abraham باز می گردد. دورانی که صحبت از لغو برده داری در ایالات متحده بـود و مطبوعات نقش بسزایی در این مجادله داشتند. روزنامة تریبیون یکی از مطبوعاتی بود کـه خـود را درگیر ایـن موضـوع کـرد و در یکـی از سـرمقاله هـای خـود بـه تـاریخ 20 اگوسـت 1862 تحت عنوان “دعای 20 میلیون نفر” جنجال بزرگی برپا کرد. (Emery,1962:286) در روز 14 آوریل 1865 خبر تأسف انگیزی از خبرگزاری آسوشیتدپرس مخابره شـد با مضمون: واشنگتن، جمعه، 14 آوریل 1865” :رئیس جمهور شب گذشته در تئـاتر هـدف گلولـه قرار گرفت و احتمال میرود که کشته شده باشد.” (همان: 312(
روزنامة لوپوتی ژورنال، اولین روزنامة یومیه فرانسه، چند روز به طور پیـاپی کشـتار جمعـی اعضای یک خانواده را که توسط شخصی معروف به تروپمان به قتل رسیده بودند، منتشر کرد. واقعه در سال 1869 روی داد و این روزنامه جریان ماوقع را در سه صفحه به چاپ رساند. روز پس از اعلام این جنایت در آن شمارة روزنامه، تیراژ به 403 هزار و 950 نسخه افزایش یافت و سپس با یافتن هفتمین جسد تیراژ به 448 هزار و 300 ،و با پیدا شدن جسد هشتم به 467 هزار رسید، رقمی که تا آن تابستان در فرانسه سابقه نداشت. (kayser,1955:108)
بدین ترتیب رسوایی ها و جنایت در سطح کشـورها یکـی از عوامـل افـزایش تیـراژ شـد و نشریات برای این منظور بیشتر به سمت اینگونه رویدادها رفتند. در این میان یکی از عوامل تأثیرگذار بر ورود انبوه اخبار خشونت آمیز به مطبوعـات، جنـگ اول جهانی بود. اهمیت ایـن جنـگ در تـاریخ مطبوعـات حـائز اهمیـت اسـت چراکـه هیئـت روزنامه ها و روزنامه نگـاری را دگرگـون سـاخت و بـه نحـوی خشـن مـانع از رشـد و تکامـل مطبوعات شد.
تبلیغات شدیدی برای رژیم های حاکم بر آنها صورت می گرفـت کـه سـدی در برابر اندیشه های آزادی خواهانه بود. با این حال این جنگ برای مطبوعات دو ویژگی مثبت نیـز داشت: افزایش تیراژ و تمرکز مؤسسات مطبوعاتی.
قدیمی ترین انتقادی که بارها و بارها تکرار شده، نسبت به روزنامـه هـایی اسـت کـه اخبـار تحریک کننده یا احساس برانگیز منتشر می کنند. مطبوعاتی که چنین رویدادهایی را منتشر می کنند جامعه را به زحمت می اندازنـد و زمـانی این اخبار حادتر میشود که ارزش های اجتماعی برهم خورده و مغشوش می شود. نمونه هایی از ایـن شـیوة روزنامـه نگـاری پنـی پـرس journalism)penny press ) در دهـة 1830 توسـط جیمزگوردون بنت ، روزنامه نگاری زرد (yellow journalism) توسـط جـوزف پـولیتزر و ویلیـام راندولف هیرست در اواخر قرن نوزدهم و آنچـه کـه در دهـة 1920 روزنامـه نگـاری خشـن و جنجالی نام گرفت، شروع به فعالیت کردند.
تحقیقی در روزنامه ها و هفته نامه های بریتانیا دربارة انعکاس اخبار مربوط به تجاوز نشان داد که طی سال های 1951 تا 1985 این مورد در روزنامه ها نیز افزایش یافتـه اسـت.
طی سالهای 2010 تا 2012 پژوهش هـای صـورت گرفتـه در روزنامه های کانادایی نشان داد که روزنامه ها سـعی دارنـد تـا محرومیـت هـای اجتمـاعی مـردم بی خانمان را نشان دهند و به سمت رد کردن ورود آنها به عنوان شهروندهای معمولی باشند .
به نظر می رسد این نحوة برخورد برای وادار کردن آنها به تحرک و تغییر دادن نحوة زنـدگیشـان ( 48 (Schneider, 2013: است .
در مطبوعات برخورد و خشونت در سه شکل موجود است. ارزش برخورد بـرای انتخـاب رویداد و تبدیل آن به خبر، استفاده از تصاویر و عکسهایی که اصطلاحاً فجیع نامیده می شـوند؛ و استفاده از واژگانی که به رویدادها جهت می دهند.
ارزش برخورد
اساساً هرگونه رویدادی که حاوی کشمکش، درگیری و اخـتلاف میـان افـراد، گروه ها، ملت ها و حتی حیوانات با یکدیگر در طبیعت باشد را شامل مـی شـود. برخـوردی کـه می تواند جسمانی، فکری و ایدئولوژیکی باشد.
روزانه ده ها گزارش و خبر حاوی ایـن بعـد در مطبوعات دیده مـی شـود؛ سـرقت، تصـادف، قتـل، سـیل، جنـگ ، طوفـان، زلزلـه، اعتصـاب، سوءاستفادههای مالی، جدالهای سیاسی، تظاهرات و بسیاری وقایع دیگر. اما اهمیت این ارزش از آنجا ناشی میشود که باعث برهم خوردن توازن موجود در جوامع میشود.
عکس های فجیع
عکس لحظه ها را ثبت می کند، لحظـه هـایی تلـخ و شـیرین. گـاه گیـرا و بـه یادماندنی و زمانی خارج از معیارهای خبری که نمـی تـوان بـه سـادگی از آن هـا گذشـت. ایـن تصاویر به عنوان عکسهای فجیع شناخته شده اند. این نوع عکس ها لحظات غیر متعارف زندگی بشری را ثبت می کننـد و بیننـده را بـه خشـم، نفرت و حتی جنون می کشاند. هرچند چاپ این نوع عکس ها موافقان و مخالفانی در مطبوعات دارد اما با این حال در زندگی هر روزه انسان کم نیست.
تغییر جهت در افکارعمومی
تحریک و به هیجان آوردن افکـارعمومی بـرای اجـرای سیاسـتی خاص امری متداول در مطبوعات شده است. این عمل به خبر سمت و سو می دهد. بـرای درک بهتر موضوع باید به بار معنایی واژگان توجه داشت. کلمات یک معنای حقیقی و یک بار عاطفی ویژه را با خود به همراه دارند. در این مورد نقش مخاطب و تعبیر او از واژه نیز اهمیت می یابد.
شهروندان و سواد رسانه ای
برای ارتقاء نقش شهروندی و مشارکت فعال و موثر آنان در عصر جهانی شدن، فهماندن تدریجی سواد رسانه ای به آنان ضرورتی اساسی و اجتناب ناپذیر است. چرا که سواد رسانه ای به دنبال قدرتمند کردن شهروندان و تغییر دادن ارتبـاط غیرفعالانه آنان با رسانه و تبدیل آنان به ارتباط گرانی فعال و پویا است.
سواد رسانه ای شهروندان را قادر می سازد تا بـا شیوه ها، دستورالعمل ها وساختار فرهنگ رسانه ای بیشتر آشنایی پیدا کرده و آن را مورد چالش قرار داده و به راحتـی تسلیم پیام های رسانه ای نشوند. با توجه به آنکه شهروندان عصر جهانی شدن در یک محیط رسانه ای زندگی می کننـد ضرورت دارد تا با کسب مهارت ها و تکنیک های جدید، تعامل موثرتر و عمیق تری با لایه های مختلف پیام های رسانه ای داشــته باشــند و مهــارت هــای ارتبــاطی و فهــم رســانه ای اشــان را در اســتفاده صــحیح تــر از رســانه هــا ارتقــاء بخشند. (روگو، 2009،72)
آنچه که در مورد فراگیری سواد رسانه ای اهمیت دارد آن است که بدانیم سـواد رسـانه ای صـرفا "منـع " شـهروندان از پیام های ناخواسته رسانه ای نیست. اگر چه برخی گروه ها سعی در ترغیب خانواده ها به خاموش کـردن تلویزیـون خـود دارند ولی حقیقت این است که رسانه چنان با فرهنگ محیط اجتماعی افراد عجین شده که حتی اگر شما تلویزیـون را هم خاموش کنید نمی توانید از فرهنگ رسانه ای امروز فرار کنید. زیرا پیام ها مثل اکسیژنی تنفس می کنیم ما را احاطـه کرده است و دیگر رسانه ها صرفا بر فرهنگ ما تاثیر نمیگذارند بلکه خود فرهنگ ما هستند. (باکینگهام،18،2003)
بنابراین، سواد رسانه ای کمک به شهروندان است که دانش کافی، تفکر انتقادی و سواد لازم را از تمام اشـکال رسـانه ای کسب کرده تا بتوانند آنچه را که می بینند، می شنوند و می خوانند، خود تحلیل و کنترل کنند پـیش از آنکـه از سـوی رسانه ها کنترل شوند.
برای فهم رسانه ای نیازی به حفظ کردن حقایق یا آمار درباره رسانه نیست بلکه لازم است که یاد بگیریم چطور درباره آنچه که می بینیم و می خوانیم و می شنویم، سوالاتی درست و سنجیده مطرح سازیم. لن مسترمن، نویسنده و مدرس، سواد رسانه ای را "خودشکوفایی در تفکر انتقادی" و یا "توانایی تفکر کردن درباره خـود " مـی نامـد.
جمع بندی و نتیجه گیری
همزمان با ورود به قرن 21 سیستم های اطلاعاتی و ارتباطاتی به طور فزاینده ای دچار پیچیدگی و همـه جانبـه گرایـی شده اند. این پیچیدگی ها موجب شده اند تا پیام های تولید شده توسط رسانه ها، مخاطبان خود را در گوشه و کنار جهـان دچار نوعی سردرگمی و تردید در انتخاب پیام ها کنند. به عبارت دیگر، در عصر جهانی شدن و بـا توجـه بـه گسـترش ارتباطات و فن آوری های اطلاعاتی و افزایش خروجی های رسـانه ای مباحثـات جـدی پیرامـون گسـترش مهـارت هـای مدیریت و مهارت های اطلاعاتی مطرح شده است.
آگاهی یافتن درباره استفاده هـا و سـوء اسـتفاده هـای ممکـن، مزایـا و مشکلات مربوط به رسانه ها، می تواند به شهروندان در تعیین تاثیر پیام های رسانه ای یاری رساند. با توجه بـه اینکـه در دنیای امروز رسانه ها یکی از اجزای اصلی جوامع بشری هستند، آموزش سواد رسانه ای یکی از ملزومـات اساسـی بـرای شهروندان محسوب می گردد.
هدف اصلی از آموزش سواد رسانه ای کسب مهارت در مدیریت اطلاعات، شناخت تاثیرات ممکن در استفاده از رسانه ها، و افزایش پتانسیل جهت انجام گفتمان دموکراتیک در جامعه جهانی است. چراکه شهروندان برخوردار از سواد رسانه ای، در برابر حجوم اطلاعات رسانه ای، آسیب پذیری کمتری دارند زیرا پیام هایی را که به منظور تاثیرگذاری بر آنها طراحی و ارسال شده ـ در سطوح مختلف ـ مورد شناسـایی قـرار مـی دهنـد و قـادر خواهند بود خود مختاری بیشتری در مواجهه با پیام های رسانه ای داشته باشند.
از جمله اهداف آموزش سواد رسانه ای کمک به شهروندان عصر جهانی در جهت:
1- افزایش شناخت شهروندان از پیام های رسانه ای که دریافت می کنند .
2- تشویق شهروندان به گزیده تر عمل کردن در انتخاب رسانه ها .
3- یاری رساندن به شهروندان در جهت آگاه تر شدن نسبت به واکنش های رسانه ایشان .
4- کمک به شهروندان در جهت رمزگشایی محیط رسان های پیرامون خود.
5- افزایش توان داوری و قضاوت شهروندان به منظور شناسایی مزایا و معایب یک پیام .
6- تقویت دیدگاه انتقادی شهروندان نسبت به رسانه ها به منظور پربارتر کردن محیط زندگی .
که پیامدهای چنین آموزشی می تواند کمک به شهروندان در پاس داشت حقیقت، استقلال عمل فـردی، تقویت رشـد شخصیتی فرد، برقراری ارتباطی تعاملی، دو سویه و توام با لذت با رسانه ها باشد.
بهمن علی بخشی
کارشناس ارشد روابط عمومی
pr.bakhshi.b@gmail.com
منابع:
* تاجریان، علیرضا . مدیریت رسانه و سازمان های خلاق ص 123
* صدیق بنای، هلن(1385). «زندگی ما در گرو رسانه» همشهری آن لاین. hamshahrionline.ir
* شکرخواه، یونس (۱۳۸۸). تفاوت سواد رسانه ای
* نصیری، بهاره (1384). فصلنامه مطالعات رسانه ای. پاییز 1391، سال هفتم - شماره 18
* مک لوهان، مارشال (1964). برای درک رسانه ها. ماهنامه علمی تخصصی صدای جمهوری اسلامی ایران.
سال هشتم. شماره 50
* مایرز، چت (1386)آموزش تفکر انتقادی، ترجمه خدایار ابیلی، انتشارات سمت.
* فصل نامه رسانه. سال بیست و پنجم- شماره2
Buckingham, D.(2003),Media Education: Literacy, Learning and Contemporary Culture.
Cambridge: Polity Press.
Hour "Journal of Rogow, Faith. (2009) "Teaching Media Literacy in Less Than an 74-Media Literacy Education, 72
Schneider, Barbara (2013), Reporting Homelessness; Practice,product,profession. Journalism Practice. Routledge. Vol. 7 No.1. Feb.
Interpretative History of Emery, Edwin (1962), The Press and America ( AnHall.–Journalism) Second Edition. N.J. Prentice
Kayser, Jacques (1955), Mort D'UNE LIBERTE: Techniques et Politique de L'Information. Paris.Librairie Plon .
گنجینه تخت سلیمان - نان و کوچه
باغ های مشهور و تاریخی شیراز 1
باغ های مشهور و تاریخی شیراز 2
جاذبه های دیدنی و گردشگری جهرم فارس
بسم الله الرحمن الرحیم
کلمه رمز بین شهید و همسرش؛ یادت باشد...
3 سال زندگی عاشقانه ی؛ دختر دائی با پسر عمه پاسدارش در قزوین.
فرزانه سیاهکالی مرادی در سن 19 سالگی با یکی از دو قُل عمه، حمید سیاهکالی مرادی 23 ساله عقد می کنند؛ عقدی ذهنی که در کودکی، بزرگترها برایشان رقم زده بودند؛ اما در محیطی کاملاً مذهبی، و بی هیچ ارتباط؛ حال در پائیز 91 محقق می شود.
فرزانه از 7 سالگی و با تشویق یکی از خادمین حرم امام رضا(ع)؛ عاشق چادر و مقنعه می شود و حال حافظ قرآن و دانشجوی دکتراست.
مادر حمید، معلم قرآن است و حمید؛ همکار پدر فرزانه است.
فرزانه و حمید هر دو رزمی کار و ورزشکارند و متعهد به عروة الوثقی و اوامر ولی امر مسلمین.
زندگیشان را بی پیرایه و ساده شروع می کنند و ادامه می دهند، خلاصه بگویم؛ بی گناه و امام زمان پسند و به مشهد می روند، به پابوس برادری که خواهرش در قم؛ سبب ساز این ازدواج بوده!
حمید از چیزهائی که خداوند روزیش کرده؛ با همراهی مثال زدنی همسرش، انفاق می کند. در پائیز 89 به کربلا می رود، در پائیز 91 عقد می کند، در پائیز 92 مصادف با عید غدیر؛ ازدواج می کند و در پائیز 94 در جوار حرم عمه سادات، بانو زینب(س)؛ پر می کشد.
فرزانه 22 ساله و حمید؛ ریزبین، مهربان در کلام و عمل، دقیق در بیت المال و حریص در محبت؛ در زندگیی به رنگ، صبغة الله؛ تو را به یاد خدا می اندازند، با الفت مستمر در گلزار شهدا؛ تو را به یاد کوچ می اندازند و معلمت می شوند که چطور در مصیر، سیر کنی.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
نکات خاکستری داستان:
1- با آنکه هر دو بزرگوار اهل قرآن، نماز اول وقت و آشنا به معارف اسلامی هستند؛ اما مهریه بالای همسر شهید، با معارف دینی نبوی مغایرت دارد.(مهریه باید، در وسع و توان مرد باشد؛ عندالمطالبه و مرد هدیه را پیش از عقد بپردازد)
2- سیستم عامل وجودی مردان تک کاربره است؛ یعنی وقتی با دل و جان مشغول کاری می شوند، از دیگر امور غافلند(کشیدن تیر از پای امیرالمومنین(ع) حین نماز)؛ بانوان همزمان چند کار را با هم انجام می دهند و همه را هم به نحو احسن انجام می دهند، اما مردها اگر واقعاً دل به کاری بدهند؛ غذا خوردن هم یادشان می رود! کار؛ کار احسن الخالقین است. در قضاوتهایمان، مراقب باشیم.
3- اینکه جوانان و بخصوص ذهنیت بانوان این شده است که؛ وظیفه اصلی آنها تحصیل و سپس اشتغال در جامعه است، از دردهای جانکاه ایران ماست؛ هر چند، در این داستان؛ اراده خانواده بر این تفکر غربی می چربد.
4- نشان کردن دختر و پسر در کودکی نیز از معضلات فرهنگ ماست، که ذهن این دو طفل معصوم را درگیر می کند و اگر وصلت رخ دهد و نتیجه خوب نباشد، واویلاست و اگر این رویا محقق نشود؛ نفری که دل بسته، تا مدتها بر فناست.
مهریه، باید قابل پرداخت باشد و داماد باید توان پرداخت آن را داشته باشد.
مهریه اى که در زمان ما مرسوم است، اصلاً مهریه نیست؛ یک نوع ضمانت است که داماد دختر را طلاق ندهد؛ یعنى عاقبت اندیشى جهت بعد از طلاق یا جلوگیرى از طلاق است یا عاملی برای تفاخر و نشانه به روز بودن، شده است.
حین و بعد از جنگ جهانی دوم(بخوانید: جنگ دوم غرب وحشی)، وقتی که غرب با کمبود نیروی کار مواجه شد به منظور سود بیشتر از کارگرانی ارزان تر، زنان را از کارِ خانه به کارخانه برد. به همین منظور با تبلیغات فراوان موفق شد تمایل زنان را از کار در منزل، به کار بیرون از منزل جلب کند و به بهانه ی استقلال اقتصادی و دریافت دستمزد، بیش ترین لطمه را به خانواده زد.
روح اسلام از رابطه زن و مرد در جامعه بیزار است و هرگز محیطهای مختلط را تجویز نمی کند؛ زیرا اختلاط زن و مرد باعث بروز فساد می شود. لذا تا آنجا که ممکن است باید کار زنها در منزل و کار مردان در خارج منزل باشد.
حضرت علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیهاسلام از رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم خواستند کارهای روزانهی آنها را تقسیم کند.
رسول خدا فرمود:« کارهای داخل منزل با فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی باشد.»
فاطمه علیهاسلام میفرماید: کسی نمیداند(یعنی: فقط خدا می داند) من چقدر خوشحال شدم از اینکه رسول خدا مرا از معاشرت با مردان بازداشت.
1. هرگاه زنی برای مرتب کردن خانه چیزی را از جایی به جای دیگر ببرد خداوند به او نظر رحمت می کند. پیامبر اکرم(ص)
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: خشم و غضب الهی بسیار شدید است بر زنی که (از راه نامشروع) فرزندی را برای قومی به دنیا آورد که محارم آنان را ببیند و در اموالشان شریک شود (هم فرزند، ولد حرام است و هم اطلاع او بر محارم و شرکت در اموال آنان حرام است).
پیامبر خداصلی الله علیه وآله: من دشمن دارم زنی را که از خانهاش دامنکشان برای شکایت از شوهرش بیرون رود.
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: هر زنی، خود را معطر نموده و بیرون رود و از میان گروهی عبور کند تا بوی خوش او را دریابند، آن زن، زناکار است و (بلکه) هر دیده (ناروایی) زناکار است.
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: هر زنی، بدون اجازه شوهر از خانهاش بیرون رود، مورد خشم خدای تعالی است تا زمانی که به خانه بازگردد و یا شوهرش از او راضی شود.
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: هر زنی، بدون دلیل از شوهرش درخواست طلاق نماید، بوی بهشت بر او حرام است.
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: هر زنی، لباسش را در غیر خانه خود در آورد، خداوند عزّوجلّ پوشش خود را از او برمیدارد.
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: هر زنی، لباسش را در غیر خانه شوهرش بگذارد، هر آینه پرده ما بین خود و خداوند عزّوجلّ را دریده است.
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: اگر زنان باردار، فرزنددار و شیرده که با فرزندان خویش مهربانند با شوهرانشان بدرفتاری نمیکردند، نمازگزاران آنها به بهشت میرفتند.
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: خداوند، زنان مماطلهگر را لعنت کند ؛ زنانی که هر گاه شوهرش او را به بستر بخواند بگوید: «کمی بعد» تا این که خواب بر چشمان شوهر غلبه کند (به خواب رود).
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: زن حق ندارد چیزی از دارایی خویش را بدون اجازه شوهرش ببخشد (یا دور بریزد).
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: حکایت زنی که خود را برای دیگران زینت کند، مانند ظلمتی است که روز قیامت نور ندارد.
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: وای! بر زنان از دو چیز رنگین: طلا و جامه زیبا.(فخر فروشی و تبرج زنان برای غیر همسر)
کشته عشق:
قال الله تبارک و تعالی: «مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی اَحَبَّنی وَ مَن اَحَبَّنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتَهُ وَ مَن عَشَقَتَهُ قَتَلتَهُ وَ مَن قَتَلتَهُ فَعَلی دِیَتَهُ وَ مَن عَلی دِیَتَهُ فَاِنّا دِیَتُهُ.»
(خداوند فرمود): هر کس مرا طلب کند، مرا می یابد و هر که مرا بیابد، مرا می شناسد و هر که مرا بشناسد، مرا دوست دارد و هر کسی مرا دوست بدارد، عاشقم می شود و هر که عاشقم بشود، عاشقش می شوم و آن کس که به او عشق ورزیدم، کشته ام می شود(او را می کشم) و آن کس که کشته ام شود، خون بهایش بر من واجب است و آن کس که خون بهایش بر من واجب است،
پس من خودم؛ دیه و خون بهایش هستم.
به نام دوست، که هر چه هست از اوست
به خدا توکل می کنیم
امور را به او تفویض می کنیم
تسلیم مشیت او می شویم
و در نهایت به مقام رضا می رسیم.
اگه خوب و با رنگ خدائی زندگی کنیم
بال درمیاریم برای رسیدن به محبوب؛ مثل شاپرک
لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا ها=مونث و اشارش به بانوان هست
أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
مگه بی ذکر و یاد خدای مهربون، دل آروم میگیره!
همین که قصد میکنی بری پیشش؛ باید به آرامش برسی، باید
چون او باحیاست، عفیفه، محجوبه و باخداست
یعنی محل تجلی صفات جمال، جلال و رحمت خداست.
برای اینکه دو نفر بتونن هم مسیر بشن؛
سه تا چیز، خیلی خیلی واجبه:
اعتماد، احترام و محبت
وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً
محبت عملی: مودت ابراز محبت کلامی: رحمت
اگه خدا جون رو درست و خوب بشناسیم، خوب زندگی می کنیم
اگه رنگ خدائی بگیریم، بصیر می شیم و درست انتخاب می کنیم
اگه ملاک اصلی انتخابمون ایمان بود
دو تا شاپرک، با هم هماهنگ و جفت میشن
اونوقت سنجاقک؛
پروازی دلچسب و هماهنگ توی مصیر و سیر الی الله خواهد داشت
با تمام سختی های ظاهری مسیرش.